بینی انسانها شکلها و اندازههای مختلفی دارد؛ از زیبا و کوچک و قلمی گرفته تا عقابی و سربالا و پهن و گوشتی و بسیاری شکلهای دیگر که در چهره مردم سراسر جهان مشاهده میشود. یک تیم بینالمللی از پژوهشگران مطالعهای انجام دادهاند که نشان میدهد دستکم برخی ژنهای عامل تفاوت در آناتومی بینی ما ممکن است از عموزادههای نئاندرتالمان به ارث رسیده باشند.
در این مطالعه که گزارش آن در وبسایت ساینس آلرت منتشر شد، افراد با تبار مخلوط اروپایی، بومی آمریکا و آفریقایی بررسی و طی آن مناطقی از ژنوم انسان با ساختارهای چهره افراد تطابق داده شد. پژوهشگران سپس این همپوشانیها را با سایر بررسیهای مرتبط با ژنوم انسان و نئاندرتالها مقایسه کردند و در مجموع با یافتن ۲۶ ناحیه ژنتیکی، متوجه شدند که این یافتهها به صورت معناداری با شکل چهره انسان مرتبط است.
افرادی که نسبشان به بومیان آمریکا میرسد، ژنی به نام ایتیاف۳ (ATF3) دارند که از نئاندرتالها به ما به ارث رسیده است. این ژن گرچه عمدتا به دلیل نقشش در بازسازی بافت عصبی شناخته میشود، بیان این ژن با ژن دیگری تنظیم میشود که میتواند بر شکل صورت انسان اثر بگذارد.
پژوهشگران میگویند در کنار شواهدی که نشان میدهند ژن ایتیاف۳ با شکلگیری چهره انسان فعال میشود، وجود آن ممکن است در رشد بینی هم تفاوت قابلتوجهی ایجاد کند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
علاوه بر این، پژوهشگران دریافتند که در افراد با تبار اروپایی اساسا ژن ایتیاف۳ وجود ندارد.
بررسیهای پیشین روی جمجمه نئاندرتالها نشان داده که بینی آنها نسبت به انسانهای امروزی بلندتر بوده است. از این رو دانشمندان بر این باورند که توسعه ژن مذکور ممکن است دستکم بخشی از این تغییر را ایجاد کرده باشد. ژنهای دیگری که بینی انسان را شکل میدهند، نیز وجود دارند و بررسیهای اولیه نشان میدهند که برخی از آنها ممکن است از نئاندرتالها یا انسان تبار دنیسووا به ما به ارث رسیده باشند.
دانشمندان با توجه به ادامه و بقای ژن ایتیاف۳ در طول نسلها در آمریکای لاتین، بر این باورند که این ژن خاص ممکن است در برخی از محیطها حتی مزیتی تکاملی برای بقا بوده باشد. به عنوان مثال، بررسیهای پیشین نشان داده بودند که شکل بینی انسان ممکن است به گونهای تکامل یابد که با آبوهوای محیط سازگار باشد و دما و رطوبت هوایی را که در آن تنفس میکنند، تنظیم کند.
چینگ لی، ژنتیکشناس از دانشگاه فودان، میگوید: «ژنی که ما در اینجا شناسایی کردیم، ممکن است از نئاندرتالها به ارث رسیده باشد تا به انسان کمک کند با آبوهوای سردتر سازگار شود، زیرا اجداد ما از آفریقا مهاجرت کرده بودند.»
البته آنچه گفته شد تا حدی مبتنی بر حدس و گمان است اما به هر حال، برخی ژنها ممکن است در طول نسلها حتی بدون داشتن مزایای تکاملی بقا نیز باقی بمانند. بررسی حاضر همچنین تنها همبستگی میان نواحی ژنتیکی و ویژگیهای چهره را بررسی کرد نه اینکه به رابطه مستقیم علت و معلولی میان آنها بپردازد.
با این همه، بررسیهای اخیر ژنوم نشان میدهند که نئاندرتالها و انسانهای ماقبلتاریخ در اروپا و آسیا مدام با یکدیگر به آمیزش میکردهاند. کاوستوب آدیکاری، متخصص ژنتیک از دانشگاه کالج لندن، میگوید: ما از ۱۵ سال پیش و از زمان توالییابی ژنوم نئاندرتالها، متوجه شدهایم که ظاهرا اجدادمان با نئاندرتالها آمیخته شده بودند و بخشی از دیانای آنها در وجود ما به ارث گذاشته شده است.
برخی از ژنهای مشترک حاصل از آمیزش اجداد ما با نئاندرتالها تا به امروز هم با ما باقی ماندهاند و تعداد کمی از آنها حتی با مزایایی تکاملی سلامتی، از جمله زایمان ایمنتر و بهبود مقاومت در برابر ویروسها یا عفونتهای پوستی و خونی نیز ارتباط دارند. اینکه چگونه این ژنها میتوانند چنین مزایای تکاملی سلامتی را به همراه داشته باشند، هنوز بهدرستی شناخته نشده است. اما این واقعیت که دانشمندان میتوانند از این ارتباطات به منظور بررسی بیشتر نقش و اثر یک ژن استفاده کنند، برای تحقیقات بالینی آینده بسیار ارزشمند است.
آندرس رویزــلینارس، متخصص ژنتیک از یوسیال، میگوید که اغلب مطالعات ژنتیکی در خصوص تنوع انسانی، ژنهای اروپاییها را بررسی کردهاند و نمونههای متنوع ژنتیکی که او و همکارانش در این مطالعه بررسی کردهاند، با استفاده از نمونههای شرکتکنندگان آمریکای لاتین، دامنه یافتههای مطالعات ژنتیکی را گسترش میدهد و به ما کمک میکند تا ژنتیک همه انسانها را بهتر بشناسیم.
این مقاله در مجله علمی کامیونیکیشنز بایولوژی منتشر شده است.